کودک درونگرا و برونگرا
احساس
میکنید فرزندتان کمتر با همسالانش ارتباط برقرار میکند؟ نگران روابط
اجتماعی او هستید و تصور میکنید خجالتی است؟ اینها میتواند نگرانیهای
والدینی باشد که فرزند درونگرا دارند. در بسیاری اوقات والدین درونگرایی
فرزندشان را به عنوان کمرویی و خجالت مطرح میکنند اما این دو باهم متفاوت
هستند.
کودک درونگرا
بسیاری از کودکان مانند گل قاصدک هستند
یعنی می توانند خودشان را با هر محیطی وفق دهند، برخی دیگر مانند گل ارکیده
هستند. آنها به محیط پرورش خود بسیار حساسند، در واقع آنها از کودکان
قاصدک بهتر عمل می کنند، اغلب سالم ترند و نمرات بهتری کسب می کنند و از
روابط قوی تری برخوردارند.
کودکان درونگرا برای تجدید قوای درونی
خود نیاز دارند که تنها باشند.این کودکان غالبا تصویری نگرانکننده از خود
در برابر والدین قرار میدهند. این کودکان دیرجوش هستند و معمولا بهتنهایی
یا نهایتا با دو تا سه همبازی بازی میکنند. این کودکان از طریق خواندن و
گوش دادن بهتر یاد میگیرند (برعکس کودکان برونگرا که با مشارکت در
فعالیتهای عملی بهتر میآموزند).
به کودکان درونگرا « برچسب » نزنید !
یکی از چالشهای برخی از والدین ارتباط
برقرار کردن با یک فرزند درونگرا باشد. نداشتن اطلاعات کافی و عدم آگاهی
والدین از مفهوم درونگرایی و نپذیرفتن آن به عنوان یکی از الگوهای شخصیتی،
ممکن است در مسیر تربیتی فرزندان درونگرا مشکلاتی را ایجاد کند.
عموماً بر اساس استریوتایپها و
کلیشههای رایج معتقدیم که فرزندان باید الگوی رفتاری یک برونگرا را داشته
باشند. زیاد حرف بزنند، زیاد فعالیت کنند، دوستان زیاد و متعددی داشته
باشند و...
«چرا از اتاقت بیرون نمیآیی؟»، «چرا
نمیروی بیرون با هم سن و سالهایت بازی کنی؟»، «چرا با من حرف نمیزنی؟»،
«چرا مدام یک گوشه مینشینی و کتاب میخوانی؟» شاید ندانید که اینها چه
اثرات مخربی میتواند روی روحیه یک کودک درونگرا داشته باشد.
درونگرا بودن به تنهایی یک مشکل نیست. کنش های انسان ها با هم متفاوت است؛ برخی از معاشرت لذت میبرند و برخی دیگر نه.
به کودکان درونگرا « برچسب » نزنید !
درونگرایی یا خجالتی؟
بسیار مهم است که بتوانید خجالت را از
درونگرا بودن تشخیص بدهید. درونگرایی یک ویژگی شخصیتی است که در تضاد با
برونگرایی است. این ویژگی شخصیتی یک مشکل یا اختلال نیست و اگر بقیه جوانب
زندگی و استعدادهای فرزندتان پرورش یابد، درونگرایی نیازی به تغییر ندارد.
افراد درونگرا کمتر تمایل دارند با دیگران باشند و بیشتر به دنیای درونی
خود علاقهمند هستند.
جمعهای شلوغ و پر سر و صدا معمولا این
افراد را اذیت میکند و ترجیح میدهند در محیط آرام و کمهیاهو باشند. این
افراد معمولا سرگرمیهای کمهیجان و آرام را ترجیح میدهند و این ویژگی
همیشه و حتی در خانه هم ادامه دارد. این کودکان میتوانند از حقوق خود دفاع
کنند، موفق باشند و از این لحاظ تفاوتی با افراد برونگرا ندارند.
اما خجالتی بودن به معنی شرم از ابراز
وجود، کنارهگیری از دیگران با وجود تمایل به روابط با آنها، چسبیدن بیش از
حد به والدین و ... است که این رفتارها فقط در حضور افراد غریبه است. این
کودکان معمولا بدون کمک دیگران قادر نیستند از حقوق خود دفاع کنند یا
تواناییهایشان را بروز دهند.
روابط اجتماعی کودک را رهبری نکنید
شاید یک کودک تنها در پارک ببینید و فکر
کنید وقتش است که برای کودک درونگرایتان دوست پیدا کنید! کودک تنها را صدا
می کنید و شروع به معرفی دخترتان می کنید. فکر می کنید این کار درستی است؟
هیچ اشکالی ندارد که بخواهید به کودک
درونگرا کمک کنید دوست پیدا کند. اما باید بدانید کی عقب بکشید و فرصت را
در اختیار کودکان قرار بدهید. انتخاب زمان درست برای تنها گذاشتن کودکان
درونگرا کمک میکند رابطه بطور طبیعی رشد کند. از طرف دیگر، زیاده روی می
تواند رابطه دوستی را در همان لحظه اول متوقف کند.
کودک را به صحبت کردن مجبور نکنید
همه والدین می خواهند فرزندشان اجتماعی و
خوش مشرب باشد. اما وادار کردن کودک به صحبت کردن با دیگران جواب نمی دهد.
کودک درونگرا فقط وقتی صحبت میکند که احساس راحتی داشته باشد. اگر خیلی
سریع و بدون مقدمه او را وادار به صحبت کنید، خیلی زود عقب خواهد کشید.
آرام حرکت کنید اما حرکت کنید
اگر کودک شما نسبت به امتحان کردن چیزهای
جدید یا ملاقات با افراد جدید بی تمایل است، او را به تدریج در معرض تجربه
های نو قرار دهید. اجازه ندهید او انتخاب کند اما به محدودیت هایش احترام
بگذارید حتی اگر به نظر زیاد می آید. قدم به قدم به سوی چیزی که او در
برابرش احتیاط می کند، بروید.
او را به خاطر تلاش در زمینه اجتماعی شدن
تحسین کنید؛ مثلا «دیدم که دیروز با بچه ها بازی کردی، می دونم که سختت
بوده اما من بهت افتخار میکنم.» زمانی که از چیزی لذت می برد یا از چیزی می
ترسد اینها را به او خاطرنشان کنید. در نهایت او یاد می گیرد که احساس
نگرانی خود را تنظیم کند.
نحوهی رفتار با کودک درونگرا
احساسات کودک درونگرا را پرورش دهید
نسبت به اشتیاق فرزندتان آگاه باشید و آن
را پرورش دهید. درگیری در یک فعالیت و یک مسیر ثابت منجر به شادی است و
استعدادی که خوب پرورش داده شود، یک منبع بزرگ اعتماد به نفس است. فعالیت
های قدیمی مانند فوتبال و پیانو ممکن است برای برخی از بچه ها مناسب باشد
اما مسیرهای دیگر را فراموش نکنید، ممکن است او در نوشتن خلاق باشد
بنابراین سعی کنید او را راهنمایی کنید.
کودک درونگرا را در برنامههای فشرده قرار ندهید
برنامه ریزی های فشرده و سخت برای کودکان
برونگرا جواب می دهد و حتی میتواند باعث شکوفایی آنها بشود. اما یک کودک
درونگرا نیاز به زمان استراحت بیشتری دارد. زمان کودک تان را طوری برنامه
ریزی کنید تا فرصت استراحت در خانه بین فعالیت های اجتماعی را داشته باشد.
انرژی اجتماعی کودک درونگرا درست مثل باتری است؛ فعالیت های اجتماعی باتری
را خالی می کنند و محیط خانه ایستگاه شارژ است. کودکان درونگرا باید مرتباً
شارژ بشوند.
درباره مسائل شخصی صحبت نکنید
از نظر شما صحبت کردن درباره کارهای بامزه
یا سوتی های فرزندتان جالب و حتی دوست داشتنی است. اما کودک درونگرا
اینکار را نوعی تمسخر به حساب می آورد. کودکان درونگرا ساده ترین و عمومی
ترین کارها را هم خصوصی می دانند و دوست ندارند در جمع درباره آنها صحبت
بشود.
گردآوری: بخش کودکان بیتوته